بیا قراری بگذاریم در همین عمر کوتاه
در همین مرخصی ساعتی
دستت را بده
تا بگردیم دور تا دور دایره های قرمز
روی صفحات پرینت
اداره ی سانسور نیز روزی عاشق میشود
*ترانه سرا: مصطفی پور نجاتی
بیا قراری بگذاریم در همین عمر کوتاه
در همین مرخصی ساعتی
دستت را بده
تا بگردیم دور تا دور دایره های قرمز
روی صفحات پرینت
اداره ی سانسور نیز روزی عاشق میشود
*ترانه سرا: مصطفی پور نجاتی
وقتی نگاهی از تو می گریزد
خاطره ای از تو خلق میشود
*ترانه سرا: آناهیتا
حق دارند این چشم ها
اگر هنوز هم خیره می شوند به دور دستها
این چشم ها پشت سر مسافرشان آب ریخته اند....
*ترانه سرا: آناهیتا
زیر بارون، تو خیابون - دستای تو رو می گیرم
عاشقونه، بی بهونه - از لبات بوسه می گیرم
با یه لبخند همه دنیام - می شه اونجا که تو هستی
همه دنیامو می ریزم - پای اون عهدی که بستی
کاشکی بارون فقط امشب - واسه ما تا صبح بباره
عشقمو تا آخر عمر - میون دلت بذاره
توی دریای وجودت - خودمو جزیره دیدم
توی دریای وجودم - نقش عشقتو کشیدم
کاش خدا وجودتو از - دل دیوونم نگیره
اگه یک روز تو نباشی - بارونم می ذاره میره
*ترانه سرا: پوریا زمانی
چگونه می توان به یاد آورد خاطرات را
از پشت شیشه های مات غربتی که
فاصله کدرش کرده
*ترانه سرا: آناهیتا
زیر پایت نشستند دیوانگان تا از سرم افتاد
خاطرات مثل همان سنگ افتاده بر ته جاه
تدبیر عاقلان بی اثر است
بگو بروند
بحث سنگ نیست فکرت از سرم افتاده
*ترانه سرا: آناهیتا