کاشکى مى رفتیم عزیزم

کاشکى مى رفتیم عزیزم 
من و تو یه گوشه با هم 
تو یه کیف به روى دوشت 
من یه کوله روى پُشتم 
براى یه هفته یه کم 
با تو زندگى مى کردم 

عزیزم بریزم همه زندگیمو 
توى کوله عشقمو با تو توى این هوا 
که هواى تو کرده دلم بى تو تنگه 
قشنگه برام که نگام 

که نگام با نگاه تو باشه و 
دست تو باشه کنارمو 
بردارمو همه دار و ندار دوست دارمو 
که مى دونى اینو آره خوب بلدم 

آره خوب بلدم که قدم بزنم 
بزنم با تو اون همه حرفایى که 
ببرم تو رو تا نوک دریایى که 
جایى که واسه رفتن تن به تنه 

واسه رفتن تن به تنت با منه 
حالا ساعت عشق عاشق شدنت با منه 
که داره دل من با دلت 
مى زنه به سرم 
که تو رو ببرم ..