بنیامینی ها ( سایت تخصصی طرفداران بنیامین بهادری )

بنیامین بهادری
بنیامینی ها ( سایت تخصصی طرفداران  بنیامین بهادری )

فعالیت های بنیامین در سال 92:

3 فروردین 92: کنسرت بنیامین بهادری هامبورگ

9 فروردین 92: کنسرت بنیامین بهادری استکهلم

10 فروردین 92: کنسرت بنیامین بهادری آمستردام

11 فروردین 92: کنسرت بنیامین بهادری کلن

16 فروردین 92: کنسرت بنیامین بهادری در کیش

27فروردین 92:انتشار مصاحبه بنیامین با همشهری ماه

11 اردیبهشت92: اکران خصوصی فیلم رالی ایرانی با حضور بنیامین

27 اردیبهشت 92: کنسرت بنیامین در پنجاه و سومین کنگره ی دندان پزشکان

30 اردیبهشت 92: جدایی بنیامین از شرکت ترانه ی شرقی و مدیر برنامه هایش محسن رجبپور

21خرداد 92: انتشار مصاحبه بنیامین با مجله برترین ها

2تیر 92: انتشار مصاحبه فرید احمدی با مجله برترین ها در مورد انتشار آلبوم بنیامین

18تیر92: انتشار مصاحبه بنیامین با مجله ترانه ماه

12مرداد 92: حضور بنیامین بهادری، فرید احمدی، علی منصوری و جمعی از هنرمندان در جشن گلریزان ویژه آزادی سازی زندانیان مالی و جرائم غیر عمدی در سالن اجتماعات شهید باهنر شهرستان ابهر

18 مرداد 92: کنسرت بنیامین در کیش

30 مرداد92: انتشار مصاحبه بنیامین با روزنامه جام جم

31 مرداد92: کنسرت بنیامین در ساری

1 شهریور92: حضور بنیامین در کنسرت حمید عسکری

5 شهریور 92: انتشار مصاحبه مصاحبه بنیامین با روز نامه جام جم

6 شهریور92: حضور بنیامین مراسم افتتاح استودیوی ضبط صدای موزه موسیقی

23 و 24 شهریور 92: کنسرت بنیامین در شیراز

9و10 و11 مهر 92: کنسرت بنیامین در گرگان

12 مهر 92 : کنسرت رایگان و صدم بنیامین در دریاچه«شهدای خلیج فارس» تهران

19مهر 92: کنسرت بنیامین در تبریز

2آبان 92: کنسرت بنیامین در کیش

2 آذر 92: انتشار ورژن جدید تک آهنگ آشوب

29آذر 92: درگذشت نابهنگام همسر بنیامین

19دی 92: انشار موزیک ویدیو هفته عشق با تکنولوژی دالبی

7بهمن 92: انتشار تک آهنگ یه خونه به یاد همسرش

14 اسفند 92: انشار سومین آلبوم رسمی بنیامین به نام 93

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
پیوندها

 قبل از وقوع آن حادثه دلخراش برای همسر بنیامین، قرار بود او و دخترش بارانا در یک کمپین تبلیغاتی گسترده

برای یک شرکت بین­المللی حاضر شوند که متاسفانه این پروژه به دلیل وقوع آن حادثه متوقف شد.

سال گذشته ما تجربه عجیبی داشتیم. ما به طور معمول برای معرفی، فروش بیشتر، برجسته سازی امکانات و... برنامه‏های تبلیغاتی یا‌‌ همان کمپین تبلیغاتی می­نویسیم و آگهی‏های تبلیغاتی می­سازیم. بعضی از این کمپین‏ها به دلیل تحولات بازار یا اتفاقاتی که رقبا پیش می‌‏آورند و دلایلی از این دست، هیچ‏گاه در برابر چشم یا گوش مردم قرار نمی­گیرند و داخل کشو‏‌ها یا حافظه رایانه‏­ها به خواب ابدی می‌‏روند. در صنعت آگهی­سازی رسم نیست ایده‏ای را که برای یک مشتری خلق کرده‏اید به مشتری دیگری بفروشید؛ یعنی خیلی از ایده‏­ها که شاید برای مشتری‏ای کار می‌‏کردند و به درد بخور بودند، چون قبلا به مشتری دیگری ارائه شده‏اند، می‌میرند و برای همیشه در آرشیو‌ها باقی می‌مانند.

طرح‌هایی برای بنیامین پدر

اما مورد عجیبی که ما با بنیامین بهادری داشتیم، جنسش چیز دیگری بود. قرار بود برای یکی از برندهای مطرح بین­المللی که در عرصه پوشاک ورزشی بسیار شناخته شده است، یک آگهی با حضور بنیامین طراحی کنیم. پیشنهاد آقای مجید محسنی، مدیر شرکت پخش هنر اول که پخش آلبوم‏های بنیامین را بر عهده داشت، پرهیز از فضای تکراری عکس هنرمند و یکسری نوشته در آگهی‌ها بود، ایشان پیشنهاد دادند از آگهی‏های چند مرحله‏ای یا به اصلاح تیزینگ استفاده کنیم. در این آگهی‏‌ها شما کل پیام را در طرح و آگهی‏ اول آشکار نمی‌‏کنید، بلکه مرحله به مرحله مشخص می‌‏شود که این آگهی چیست و پیام کامل در آخر مشخص می‌‏شود.

اولین سوالی که در ذهن ما و شخص خود من؛ یعنی نویسنده این مطلب که مدیر خلاقیت آژانس ماگنولیا هستم، پیش آمد این بود که مگر چه خبری قرار است اعلام شود که قابلیت چنین سبکی از کمپین را دارد؟ بنیامین و برند هردو خیلی معروف هستند، موضوع چیست؟ آقای محسنی گفتند که بنیامین ازدواج کرده و فرزند حدودا دو ساله‌ای دارد!

لحظه‏ای تمام تصویر ذهنی‏ای که از بنیامین داشتم فرو ریخت؛ فهمیدم هنرمند کم کاری که آلبوم متفاوتی در فضای موسیقی پاپ دهه ۸۰ ایران ارائه کرده بود و‌‌ همان کسی  که با اجرا‏های جدید و خلاقانه اش، چند ترانه با انرژی‏ ساخت و در دوره‌ای آثارش همه جا شنیده می‌‏شد، یک پسر ۲۰ ساله نیست؟! یک مرد با زن و بچه است؟!! برای من باور پذیر نبود، چون علاوه بر تصویری که در ذهن من وجود داشت، چهره خود بنیامین هنوز هم خیلی جوان است، تصور اینکه او  پدر یک فرزند است، خیلی برایم عجیب بود و عجیب‏‌تر از آن، اینکه کسی نمی‌دانست...

بنیامین
ایده دگردیسی بنیامین

ما اتاق فکرهای اولیه را تشکیل دادیم، من به عنوان مدیر خلاقیت، آقای افشین مدیر امور مشتریان، خانم صوراسرافیل مدیر واحد رسانه و آقای صیرفی مدیر عامل ماگنولیا باید این خبر را به تیم ‏های ماگنولیا می­دادیم و خواهش و التماس می‌‏کردیم که تو را به پیر و پیغمبر با پدر و مادرتان، خواهر  و برادرتان، همسر و فرزندتان و... چیزی را درمیان نگذارید. این یک راز است که ما می­توانیم با آن یک کمپین تبلیغاتی هیجان­انگیز بسازیم. البته با تمام حرفه‏ای بودن تیم ماگنولیا بازهم چنین چیزی ممکن نبود! چون حداقل خود من همیشه با همسرم در مورد کار‌هایم مشورت می‌کنم! او دید بسیار عمیقی به روابط انسانی و چگونگی اثرگذار‌تر کردن پیام تبلیغاتی دارد. به هر حال، من ایده و فکر اولیه‌ام را با او مطرح کردم. به او گفتم که بارانا دختر کوچولوی بنیامین، دیگر وقتش است که به جامعه معرفی شود و این راز سر به مهر از سینه بنیامین برداشته شود. یکی از ایده‏‏هایی که برای آگهی‌ها به ذهن ما رسیده بود، دگردیسی بود؛ یعنی دقیقا‌‌ همان اتفاقی که در چند ثانیه اول در ذهن خیلی از ما افتاده بود، بنیامین دیگر یک جوان نیست، الان آقای بهادری است!

یک اتفاق عجیب و غریب

بنیامین احتمالا به دلیل حواشی‏ای که این خبر برایش ایجاد می­کرد، با اتفاقات عجیب و غریبی مواجه می­شد. ما تصمیم گرفتیم اسکیس و طرح اولیه را با خودش بازبینی کنیم و ببینیم چه واکنشی نشان می‌‏دهد. پیش از این، او را از نزدیک ندیده بودم و نمی­دانستم این قدر شخصیت دوست داشتنی و نازنینی است، اصلا از آن ستاره‌هایی نیست که فکر می‌کنند آسمان تاریک است و خودشان هستند که می‌درخشند، فروتنی و خوش­ذاتی بی‏نظیری در دلش داشت، ایده‌های و اسکیس‌ها را به او پرزنت کردیم، نزدیک یک ساعت در باره رسانه‌ها و شاخص‏های آن­ها و همچنین نمودار‏های عجیب و غریب پوشش رسانه‏ای، رفتار رسانه‏ای، طبقات اجتماعی و شاخص‌های سنجش افکار و غیره صحبت کردیم و... دیگر آن­قدر احساس آشنایی می­کردیم که فکر کنم آقای افشین از بنیامین پرسید چطور دو سال است این خبر درز نکرده؟

بنیامین از خاطرات چندسال گذشته تعریف کرد. حتی گفت چندین بار تا مرز این رفته که در پایان کنسرت‌هایش بگوید، آن خانوم کوچولو که با مادرش آنجا نشسته بارانا دختر عزیز خودم است. اما ظاهرا آدم در رو دربایستی خودش قرار می‌گیرد و چرخ تاریخ بی‌رحم جلو می‌رود.

ایده‌های طرح تبلیغاتی بنیامین و بارانا

در ایده­های ما مردی پشت به دوربین ایستاده بود، آگهی فقط با نام برند و تصویر نیم‏تنه این مرد شروع می‌شد، پس از سه هفته قرار بود دوربین حدود ۶۰ درجه دور مرد بچرخد، حالا دیگر طرفدار‌ها تشخیص می­دادند این نیم‏رخ کیست، اما چرا دستش را در برابر سینه‏اش گرفته؟  سه هفته بعد ۱۸۰ درجه چرخیده بود و آن جوان که لباس ورزشی به تن داشت، دیگر حالا مردی بود که فرزندی در بغل دارد، او در یک چرخش از پسری جوان به پدر تبدیل شده بود. در ایده دیگر، حتی رابطه پدر و دختر به مرحله جدیدی رسیده بود، رابطه فرزند و والدین همانند الاکلنگی است که هر کفه آن خالی باشد، چیزی کم دارد؛ یعنی همان­قدر که دختر به پدر وابسته بود و احتیاج داشت، پدر نیز به دختر وابسته بود و به او احتیاج داشت. بازهم در طرح هفته­های اول، معلوم نبود این جوان مشغول چه کاری است، فقط با تغییر گرانیگاه بدن مشخص بود چیزی را با دست­هایش نگه داشته و  با چرخش رو به مخاطب، مشخص می­شد این پدر و  دختری که خوشحال و شاد مشغول چرخ فلک بازی هستند، بنیامین و بارانا هستند. ما حتی یک مسابقه حدس بزنید هم طراحی کرده بودیم، اما همه و همه با حادثه دلخراش در تصادفی جان خود را از دست دادند و به جایی رفتند که دست تقدیر برای آن‏‌ها خواسته بود.

این حادثه آن­قدر تلخ بود و بنیامین عزیز آن­قدر نازنین که من برای احترام و تسلیت به او این مطلب را نوشتم، شاید مسوول موسیقی تماشاگران با سفارش این مطلب بار سنگینی از دوش ما برداشتند تا هر وقت پوستر آلبوم جدید را می‌بینیم، کمتر به یاد این حادثه تلخ بیفتیم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۲/۰۹

نظرات  (۲)

یعنی الان دیگه نمی خوان اینو پخش کنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ:
خبر قطعی منتشر نشده
۱۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۳:۳۶ موییناwww.moeena1400.blogfa.com
خدا کنه کنسل نشه.من که میگم چیز باحالی میشه.البته الآنشم یه همچین عکسی دارن!؟؟اوناهاش!...اونجاست...اون بالای وبلاگتون...!!!;-)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی